| تاریخ انتشار: ۱۲:۲۹ ۱۴۰۴/۸/۲۴ | کد خبر: 178340 | منبع: |
پرینت
|
|
اسطورهٔ معصومیت: فانتزی فرهنگی و زن در افغانستان؛
اسطورهٔ معصومیت زن در افغانستان، نمونهٔ بارز یک «فانتزی فرهنگی» در معنای لاکانی-ژیژکی آن است. سناریوی خیالی ای که جامعه به یاری آن، تناقضهای بنیادین ساختار اجتماعی خود را پوشش داده و تحملپذیر میسازد.
این فانتزی از سه پایهٔ بههمتنیده سربرآورده است:
یک- سنت قبیلهای که زن را «سرمایهٔ نمادین» قبیله میداند و وجودش را در گرو حفظ این موقعیت تعریف میکند.
دو- ساختار مردسالار که هرگونه عاملیت، میل و انتخاب را از زن سلب نموده و او را به ابژهای برای کنترل جمعی تبدیل کرده است.
و سه، تفسیرهای گزینشی از متون دینی که با تقدسبخشی به این نظم، و تداوم آن پوششی مشروع فراهم آورده است.
کارویژههای این فانتزی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- کنترل سیستماتیک بدن و میل زن به بهانهٔ حفظ نظم قبیلهای
- توجیه خشونت ساختاری تحت عنوان دفاع از «شرافت، ننگ و ناموس»
- طبیعیسازی سلطه از طریق تولید ایدئولوژی هژمونیک.
اما دو پرسشبنیادین در برابر این دستگاه اسطورهساز:
1. زنان افغانستان به عنوان سوژههای این گفتمان، چه مواجههای با این اسطوره دارند؟
2. چه راهبردی میتواند به گسست از این منظومهٔ اسطورهای بینجامد؟
پاسخ به این پرسشها ضمن اینکه درک ما را از ساختار قدرت در افغانستان عمق میبخشد، چراغراهی است به سوی بازتعریف زن به مثابهٔ سوژهای مستقل، صاحب حق، انتخاب، اراده و کرامت انسانی.
رزاق رحیمی
>>> زن هم از دید اسلامی و هم از دید انسانی موجودیست .... قابل احترام اما در بعضی جوامع منجمله افغانستان انهم در مناطق قبایل نشین بی ارزش ترین چیز زن را میپدارند به انها برخورد انسانی و اسلامی ندارنددر حالیکه مردان قبایل خود را مسلمانتر از دیگر مسلمان جهان میخوانند اینرا نمیدانند از دید قرانی و شریعت غرای محمدی زن مادر است و بهشت زیر پای مادر است بطور نمونه میتوان از برخورد رژیم طالبان حاکمان فعلی افغانستان در برابر زنان کشور ما که خلاف دستورات قرانی و شریعت غرای محمدی است از پایین تا بالا به اندیشه فکری و عملی طالبان مثال زد.
>>> لالام جان هر چی سنت قبیلوی و ساختار مرد سالار و ملا سالار و طالب سالار را همه را به تشناب و مزبله بریز زن امروز منحیث یک انسان حق و حقوق کامل برابر مرد دارد . ساختار قبیله که در میان فارسی زبانان کمتر دیده شده اما ملاسالاری بیش ریشه به ریشه زده تا امروز که نیمی از جمعیت افغانستان نه تنها به زیر برقعی فرستاده شده جامعه از نیروی کار. محروم مانده از درس هم منع شده اند
>>> فرمایش آقای رحیمی در دو مورد اول و دوم درست است و باید اصلاح شود. اما نسبت به دین یعنی اسلام قضاوت عجولانه و شتابزده و ناآگاهانه است. نویسنده باید در نوشته هایش نهایت دقت را بکار بگیرد. اسلام در حقوق انسانی میان مرد و زن تفاوتی قابل نیست. لطفا مطالعات تان را در این باره کامل کنید. قراردادن دین در کنار قبیله و خشونت مردان یا به تعبیر شما مرد سالاری ظلم نابخشودنی است. به گفته شاعر
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیبی که هست در مسلمانی ماست.
طرفدار حقوق زن