در جریان اخراج، صحنههای خشنی از دستگیری اشخاص، وضعیت اسفبار اردوگاههای گردآوری اتباع و نیز اوضاع مرز دوغارون دیده شد. اینها نه قابل انکار است و نه قابل توجیه | ||||
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۱ ۱۴۰۴/۴/۱۶ | کد خبر: 177570 | منبع: |
پرینت
![]() |
خداوند از او درگذرد. نام «کریم غول» در اوایل دههٔ هفتاد لرزه بر تن مهاجرین افغانستان در مشهد میانداخت، مأمور خشن و بیرحم «افغانیبگیر». سپس او در روزهایی که گرفتار سرطان شد، بسیار از مهاجرین حلالیت طلبید. سرطان او را برد اما نام او در تاریخ مناسبات دو کشور ماند.
مأمور از قهار عاصی شاعر توانای افغانستان که در دههٔ هفتاد به ایران سفر کرده بود، پاسپورت طلب کرد. عاصی پاسپورتش را به او نشان داد که هنوز یک روز ویزا داشت. مأمور به او سیلی زد و در مقابل اعتراض قهار گفت: این سیلی را برای این زدم که بدانی فقط یک روز وقت داری. قهار کشور را ترک کرد و در موشکبارانهای کابل کشته شد، در سال ۱۳۷۳. یادم نمیرود که در همان ایام رئیس ادارهٔ گذرنامه در مشهد باری با چه لحن تند و خشنی با شاعر ما صحبت میکرد.
اکنون نه قهار عاصی هست و نه کریم غول، ولی این روایتها مانده است. اینها رسوب میکند و تا این دو کشور باقی هستند، سینه به سینه و صفحه به صفحه میچرخد.
در جریان اخراج شمار زیادی از مهاجرین در این روزها هم وقایعی از این قبیل دیده شده است. صحنههای خشنی از دستگیری اشخاص، وضعیت اسفبار اردوگاههای گردآوری اتباع و نیز اوضاع مرز دوغارون در این روزها. اینها هیچ وقت پاک نمیشود. اینها نه قابل انکار است و نه قابل توجیه.
اما از سویی دیگر، در همین روزهای سخت بسیاری از اهالی رسانه، فعالان فرهنگی و اجتماعی، دستاندرکاران خیریه و تعداد بیشماری از مردم ایران، با مهاجرین همدلی کردند، یاری رساندند. وکلایی بودند که داوطلبانه اعلام آمادگی کردند برای وصول مطالبات مردم بابت رهن منزل و... شاعرانی شعر گفتند. نخبگانی به مقامات نامه نوشتند. کسانی حتی اعلام آمادگی کردند برای کمکرسانی در این سوی مرز.
در آن سوی مرز نیز، مردم هرات نیکنامی بزرگی برای خود خریدند با استقبال و خدماترسانی برای اخراجشدگان. گروه گروه و کاروان کاروان کمک و مواد غذایی رساندند برای مردمی که یک روز قبل در این سوی مرز از یک «سایه» بیبهره مانده بودند در گرمای طاقتسوز تیرماه دوغارون. آنها سینیهای غذا آوردند برای مردمی که در اردوگاه و در مسیر، گاهی یک بطری آب را به چند برابر قیمت خریده بودند. اینها هم میماند و پاک نمیشود.
مسئولان و دستاندرکاران محترم امور. منکر وضعیت جنگی نیستم. منکر خرابکاریها هم نیستم. منکر لزوم ساماندهی و قانونمندسازی امور مهاجرین هم نیستم. تهدیدها البته بسیارند. ولی مسئولان امور میتوانستند از این تهدیدها یک فرصت بسازند. میتوانستند با سبک و طرز رفتار خودشان نشان دهند که با مهاجرستیزان فضای مجازی همراه و همسو نیستند. میتوانستند با این جو ضد مهاجری که عمدتاً هم به شکل یک پروژه از جاهایی تأمین میشود، فاصلهگذاری کنند. این میشد فرصتی کمنظیر باشد برای خنثیکردن ذهنیتهایی که در سالهای اخیر به جامعه تزریق شده است. ولی این کار را نکردند متأسفانه. حتی از این جو مهاجرستیزی به عنوان «پیشران» برنامهها استفاده شد.
صدا و سیما میتوانست راوی صادق وضعیت اردوگاهها و وضعیت دوغارون و برخوردها و دستگیرشدنهای گاه خشن باشد. میتوانست شایعات اغراقشدهٔ امنیتی را صحتسنجی کند و اعلام کند. آنگاه میتوانست مدعی باشد که با پروژهبگیران مهاجرستیز همسو نیست.
شاید بگویید شرایط جنگی است و «نمیشود». ولی من دیدهام که میشود. من از برخورد رئیس ادارهٔ گذرنامه در سال ۱۳۷۳ گفتم. ولی در همین ایام رئیس دیگری از همان ادارهٔ گذرنامه را هم دیدهام که در سالن اداره، پشت میزی مینشیند و شخصاً مثل یک کارمند معمولی به امور مراجعهکنندگان رسیدگی میکند، با صبر و حوصله و خُلق خوش و نهایت همکاری ممکن.
افزون بر رفتارها، گفتارها هم پاک نمیشوند. اشخاص بسیاری به خصوص در فضای مجازی و رسانهای از هر دو جانب نفرتآفرینی کردند و تعمیم دادند و حکم کلی صادر کردند. به خاطر چند بزهکاری، ملتی را بزهکار خواندند و به خاطر چند نژادگرایی، ملتی را نژادپرست نامیدند. ما آنقدر همدلی دوسویه دیدهایم که هر حکم کلی و قطعیای را چالشپذیر میکند. و ما سعی کنیم آنچه از ما میماند خدمت باشد نه دشنام. چون دشنام هم میماند و پاک نمیشود.
هیچ قیچیای وجود ندارد که دو کشور را از کنار هم بردارد و دو گوشه از این کرهٔ خاکی بچسباند. هیچ پاککنی هم وجود ندارد که وقایعی را که ثبت دفتر تاریخ شده است، پاک کند و دوباره بنویسد. در این میان فرصتهایی هست که میتواند که با تلخی به هدر برود و صحنههایی ساخته شود که تا دههها در ذهن و ضمیر همه بماند، یا هم میتواند سرشار باشد از خاطرات نیک و درخشان. بستگی به این دارد که تو کدام را بخواهی و کدام را انتخاب کنی. عمل سخت نیست، بلکه فقط انتخاب ما را به کار دارد. به نظرم خیلیها در انتخاب خوب، کامیاب نبودند.
محمدکاظم کاظمی
>>> تا همچو وضعیت های بحرانی پیش نیاید طینت پنهان آدم ها آشکار نمیشود.
در حالت عادی همه خوب اند و مهربان اما در حالات این چنینی بعضی فطرت باطنی خودشان را آشکار میکنند و آنگاه است که میگویی خدا پدر کریم غول را ببخشاید .
یک زمانی ایران از جانب متفقین اشغال شد و سه غول جنگ دوم جهانی در تهران بساط عرق بر پا کردند تا سرنوشت ایران و جهان پس از جنگ را رقم بزنند و حالا همه آن غول ها به کریم غول پیوسته اند فقط چیزی که باقی مانده تاریخ وقایع آن روز گار است.
جنت و دوزخ را ساکنانی نیاز است و اما آنکه نعره هل من مزید میزند در این روز ها ساکنان بیشتری را وارد خود میکند.
>>> Dawood Emran
چرا رهبر خاموش است؟
این خاموشی رهبر دال بر موافقت و حتا دستور ایشان در مورد اخراج مهاجران است. آیا او این روش وحشیانه نیروی انتظامی را نمی بیند. کاش یک جمله در این مورد می گفت
>>> محمدنایب علی
ما مردم مهاجر در هر آنی مدافع ولایت فقیه بودیم، ما گردان محمد رسول الله خرمشهر شدیم، ما در تظاهرات ملیونی ضد پهلوی اشتراک گسترده داشتیم، ما مردم هشت مدافع اییران بودیم، حتی طیب فاطمیون ومنافع حرم بودیم، دیگر قابل استفاده نیست مثل چیزی بیرون کرد
>>> خدایا به تو پناه می بریم از این فتنه
کشورهای اسلامی اخراج یا به قول خود شان مسلمانان را طرد می کنند
کشورهای کافر همدلی و همنوایی می کنند.
این جنسی از فتنه علی را خانه نشین کرد و امروز نیز خانه نشین کرده است.
>>> عزیزان افغانیم درباره رهبر ایران ناداوری نکنید ایشان ارادت خاصی به همه مسلمین دارد با اینهمه نامهربانی از سعودی ها دیدیم . امروز ایران در ارتباط سیاسی و ... با سعودی هستیم
در مورد شما ملت مسلمان مقتدر افغانستان امروز جو سیاسی ایران در دست اصلاحطلبان است و آیة الله خامنه ای در امور داخلی از مرز حوزه قدرت خود عبور نمی کنند
اما یقینا بدانیدرهبر دلشان با شما عزیزان است
ایشان با بمب اتمی مخالفند در حالیکه گروهی در ایران خواهان تولید آن هستند
رعایت اخلاق از اصول ایشان است
>>> به سومی ما از ابتدا اشتباه کردیم
چه دلیلی دارد وقتی یکبار خیانت میبینی باز وفادار باقی می مانی وقتیکه بعد از جنگ ایران و عراق با تقدیم هزاران شهید همچنان اتباع ماندیم دلیلی نداشت اصلا در ایران بمانیم یا درجنگ سوریه شرکت کنیم ما چندبار وفا کردیم و جفا دیدیم واقعا اگر عقل باشد تکرار نمی کنیم می ریم وهرگز بر نمی کردیم
>>> اگر ایرانی ها بصورت قاچاق به کشور شما مهاجرت کردن و در آنجا جاسوسی ، ترور ، سرقت ، قتل و... انجام دادن ، شما هم حق دارید، آنها را بیرون کنید.
ضمنا افغانستانی هایی که در کنار ایران بودن ، روی چشم ما جا دارند و برادر ما هستند.
>>> جناب کاظمی سالها قبل سروده بود :
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم ، پیاده خواهم رفت.
هادی خرسندی شاعر ایرانی در جوابش قصیدهٔ بلندی سرود با این آغاز:
غروب در نفس گرم جاده رفتی؟، نه
پياده آمده بودی، پياده رفتی؟، نه
اما امروز 600,000 مهاجری که پیاده آمده بودند، مجبور شدند پیاده بروند.
حالا جناب کاظمی حرفهای کجدار و مریز می نویسد و مجبور است که چنین بنویسد؛ چرا که خودش شامل قافلهٔ برگشت اجباری نیست
زنده یاد شیخ آصف محسنی در سالهای اوج ولایت فقیه از دربار خمینی برید و به پاکستان رفت. حالا اگر کاظمی هم گزینه دیگر داشته باشد شاید چنین کند.
حاجی محقق، حاجی کریم خلیلی و حاجی سرور دانش که سالها برای ولایت فقیه سینه زدند، در آخر ترجبع دادند به ترکیه و استرالیا بروند نه به ایران- چون از عملکرد شیخ آصف محسنی خوب آموخته بودند.
>>> چه روزهای اسفناکی درست کردن برای مهاجرینی که یک سیاستمدارقاطع وباشهامت دردولت طالب یافت نمیشودکه به این جماعت القاکند وبفهماند اینهمه تنفروبدبینی کینه توزی دراین چهاردهه بس است که هربارباهربهانه ای فشارومحدودیتهای کسترده ترازقبل اعمال می کنند که کاملن برخلاف موازین اسلامی وحقوق انسانی واخلاق است گرچه ادعادارن باحفظ کرامت انسانی ردمرزمیشن اما شنیدن کی بودمانند دیدن...
درزمان حکومت چهارساله ی امیرالمومنین علی علیه السلام نقل است که ایشان باجمعی ازاصحابش درحال عبور به نقطه ای ازشهرراداشتند که درراه پیرمرد گدای رادیدن به یکی ازفرمانداران اطرافش فرمودن چرااین پیرمرد مشعول گداییست؟ ان فرماندارگفت یاامیراین پیرمرد یک یهودیس حضرت باعصبانیت به فرماندارگفت این پیرمرد دوران جوانی اش را درمیان مردم ماوساخت وابادی شهرهای ما به پیری رسانده بایدازبیت المال برایش مقرری وتحت حمایت حکومت ماباشد...
حالامتاسفانه مهاجرین اوضاعشون درمملکت اسلامی ازیک غلام زنگی اسفناکتره
>>> نظر دهنده که با جمله " زنده یاد شیخ " نظرت را شروع کردید و در مورد گزینه کاظمی نوشتید ؟؟ بنظر میرسد اکثر افغانیها دلبستگی خاصی به سرزمین انگلیس دارند شاید انتها نخ امثال کاظمی را بکشید به همان جاها برسید ... چرا که نه ؟؟؟ فکر میکنی امثال کاظمی عاشقان ایران بوده اند ؟؟؟ برای من قابل باور نیست ... البته این یک نظر شخصی ست با توجه به نوع دیدگاه و اعمال و حرفهایی که از این فرد در این سالها دیده شده ...
>>> در زمین دیگران لانه مکن
کار خود کن کار بیگانه مکن