شناسایی طالبان؛ سراب قدرت یا بازی ژیوپلیتیک؟
به‌رسمیت‌شناسی طالبان نه جایگاه مردمی این گروه را تغییر می‌دهد، نه تضمینی برای جلوگیری از فروپاشی آن است. این شناسایی‌ها ژستی دیپلماتیک در برابر غرب است 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۱۱    ۱۴۰۴/۴/۱۴ کد خبر: 177550 منبع: پرینت

پس از شناسایی غیرمنتظره امارت طالبان توسط فدراسیون روسیه، فضای مجازی و محافل سیاسی دچار هیاهو شد. این اقدام آن‌چنان واکنش‌برانگیز بود که مضمون اصلی اخبار و سیاست رسانه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار داد. اما اگر با نگاهی واقع‌بینانه به موضوع بنگریم، واقعاً چه چیزی تغییر کرده که این‌چنین دست‌پاچگی در میان مردم ما پدید آمده است؟ مگر طالبان بدون شناسایی روسیه و احتمالا دیگر کشورها، همان طالبان دیروز نبودند؟ آیا این شناسایی بال و پر تازه‌ای به طالبان می‌بخشد تا از چنگال عدالت تاریخ بگریزند؟ مگر طالبانِ بی‌شناسایی دیروز، ضعیف‌تر از طالبانِ امروز است که به رسمیت شناخته شده‌اند؟ نباید این موضوع را چنان بزرگ جلوه داد که ماهیت واقعی آن در میان غبار تحلیل‌ها و احتمالات گم شود.

آنچه طالبان را خطرناک‌تر می‌کند، نه شناسایی چند کشور منفعت‌طلب، بلکه توقع بی‌جای ما از بیگانگان است تا این گروه سرکش را مهار کنند. کشورهایی که شناسایی طالبان را بهانه‌ای برای پیگیری مقاصد امنیتی و ماجراجویی‌های ژیوپلیتیک خود یافته‌اند. واقعیت این است که به‌رسمیت‌شناسی خارجی، چه از سوی روسیه و چه دیگر کشورها، تغییری در معادلات قدرت داخلی افغانستان ایجاد نمی‌کند. طالبان همچنان فاقد مشروعیت اجتماعی و سیاسی‌اند، با بحران پذیرش مردمی، مقاومت‌های محلی و ضعف در حکمرانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. شناسایی هیچ کشوری، به‌ویژه قدرت‌های منفعت‌طلب، نمی‌تواند وضعیت مطلوب و پایداری برای طالبان ایجاد کند.

هم طالبان و هم کشورهایی که اقدام به شناسایی این گروه خواهند کرد، به‌خوبی می‌دانند که «روز بد، برادر ندارد». در زمان بحران، هیچ قدرت استعماری به کمک طالبان نخواهد شتافت. نمونه روشن آن پس از حملات ۱۱ سپتامبر بود، زمانی که حتی پاکستان، پشتیبان سنتی طالبان، بنا بر منافع خود با آمریکا معامله کرد. حالا اگر روسیه، چین یا کشورهای آسیای مرکزی و ایران دست به شناسایی این گروه بزنند، چه چیزی طالبان را از خشم تصمیم‌های بین‌المللی نجات خواهد داد؟ افزون بر این، هیچ یک از این کشورها تعهد بلندمدتی برای حمایت از طالبان نخواهند داشت؛ به‌رسمیت‌شناسی بدون پشتوانه عملی، چیزی جز ژست دیپلماتیک و حرفی روی کاغذ نخواهد بود.

حتی اگر شمار کشورهای شناسایی‌کننده طالبان افزایش یابد، طالبان همچنان در انزوای اقتصادی و زیر فشار تحریم‌های آمریکا و نظام مالی جهانی خواهند ماند. بحران فقر، ناکارآمدی حکمرانی و فروپاشی خدمات عمومی، جدی‌تر از گذشته دامنگیر این گروه خواهد شد. شناسایی طالبان از سوی کشورهای منطقه، در اصل تلاشی برای بهره‌برداری امنیتی از وضعیت پیش‌آمده است و این بهره‌برداری می‌تواند طالبان را در دام بازی‌های پیچیده اطلاعاتی و امنیتی گرفتار سازد. طالبان به ابزاری برای قدرت‌های منطقه‌ای بدل شده‌اند و این جایگاه ابزاری، بیش از آن‌که آنان را تقویت کند، موقعیت‌شان را شکننده‌تر می‌سازد.

طالبان، حتی با رسمیت‌یابی، مأموریت بی‌ثبات‌سازی منطقه را بر دوش خواهند داشت؛ مأموریتی که مشروعیت آن همواره زیر سوال است. رسمیت‌یابی طالبان، تغییری در جغرافیای تهدید افغانستان ایجاد نمی‌کند. حضور داعش، القاعده و دیگر شبکه‌های تروریستی، افغانستان را همچنان به کانون تهدید منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بدل کرده است، فارغ از آن‌که چند کشور طالبان را به رسمیت بشناسند.

این شناسایی‌ها، نه تعهدی برای تأمین امنیت افغانستان ایجاد می‌کند و نه تضمینی برای بقای طالبان در قدرت سیاسی است. آنچه در پشت این شناسایی‌ها نهفته است، تلاش برای ایجاد توازن ژیوپلیتیک در بستر رقابت شرق و غرب است؛ رقابتی که طالبان در آن صرفاً یک ابزار موقت و بی‌ثبات‌اند. هر کشور به‌تناسب منافع و تهدیدات خود، به این شناسایی روی می‌آورد و خبری از انسجام راهبردی منطقه‌ای در این زمینه نیست. این عدم انسجام، طالبان را به بازیگری موقت و شکننده در معادلات منطقه‌ای بدل می‌کند.

حتی جمهوریت پیشین افغانستان، با حمایت گسترده قدرت‌های جهانی و مشروعیت بین‌المللی، نتوانست از فروپاشی بگریزد؛ چه رسد به طالبان که از مشروعیت داخلی و ظرفیت لازم برای تثبیت قدرت سیاسی فرسنگ‌ها فاصله دارند. پس چرا باید نگران اقدامات تاکتیکی و امنیتی چند کشور سودجو باشیم که در پی منافع خود در میدان سوخته افغانستان‌اند و هیچ ارزشی برای حقوق بشر، آزادی‌های انسانی و کرامت مردم قایل نیستند؟

به‌رسمیت‌شناسی طالبان نه جایگاه مردمی این گروه را تغییر می‌دهد، نه تضمینی برای جلوگیری از فروپاشی آن است. این شناسایی‌ها ژستی دیپلماتیک در برابر غرب است، بی‌آن‌که موقعیت طالبان را تقویت کند یا موازنه ژیوپلیتیک منطقه را دگرگون سازد. طالبان به‌رغم این شناسایی‌ها، همچنان با واقعیت‌های امروز جهان بیگانه‌اند و در تضاد دایمی با ارزش‌های انسانی قرار دارند. هیچ رسمیت حقوقی و نمادینی، عمر این رژیم را طولانی‌تر نخواهد کرد.

عبدالناصر نورزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رسمیت طالبان
شناسایی طالبان
نظرات بینندگان:

>>>   چه جالب. روس ها با ملا ها در یک سمت قرار گرفتند ،

>>>   Soraya Baha
پوتین با خونسردی بازی می کند و مانند ترمپ شتابزده واکنش نشان نمی دهد، همین به رسمیت شناختن طالبان یکی از بازی های تاکتیکی و ژئوپلیتیکی روسیه است علیه خود امریکا، با این رشوه سیاسی روند ناآرام سازی آسیای میانه را به وسیله طالبان‌ کندتر می کند، از سوی دیگر امریکا کمک های خود را به طالبان کم کرده واضح است طالبان به دامن روسیه و چین می افتد.

>>>   Haji Abdullah
کدام مردم ۔۔۔ درخارج که تابعیت انرا دارد ویا مردم جنگ زده چهل پنچ ساله داخل کشور ۔۔ رهبری حزب دیموکراتیک خلق افغانستان هم تجارت سیاسی کردند ورفتن ملت را تنها گذاشت ۔۔۔ سران تنظیم ها وابسته به هر کشور هم امدند تا توانستن ملت را پارچه پارچه ووطن را بمخروبه تبدیل کردند و رفتن ملت را رها کردند ۔۔۔ جمهوریت خو اصلا سر نداشت سران شان هر کس در هر جا پاچا بود و بایک دولت امده در افغانستان ارتباط داشت و به انها کار میکردند وبا انها رفتن ۔ ملت را 90%فقیر 3 میلیون پودری وبا انواع فساد فساداداری اخلاقی و اجتماعی پر رها کردند و رفتن

>>>   Fahim Ziai
چون دستم در شمارگان است و دیده‌ام با رقم و عدد آشنا، نکته‌ای باریك و نهانی در خاطرم گذشت كه در چشم هر كس ناید، مگر نكته‌دان و صاحب‌نظر.
شبی از شبانِ روزگار (دی شام) ، كه نسیمِ خُنُك از روزنِ اندیشه می‌وزید، پایگاهی كه مردم را از كارِ بزرگان آگاه كند، به نام «تاسس»، بانگ برآورد كه: در همین لحظه، از راهِ گفتارِ دوربرد، سخن میان پوتین و ترامپ درگرفته است.
سخنی كه چون مَشتی از باد، ساعتی به درازا كشید، بی‌آن‌كه دیده شود، اما اثرش بر جای ماند.
هنوز ساعتی سه بر آن گفت‌وگو نگذشته بود كه همان فرستگاهِ خبر، بانگ برآورد كه فرمان‌روایی‌ای نو، به نامِ «امارت اسلامی»، رسمیت یافت، و جهانیان را آگهی داد از آنچه پیش از آن خاموش بود و ناپیدا.
در آن اندیشیدم كه چه بسیار رازها در سایه‌ی گفت‌وگوی دو تن نهفته باشد، كه ناگاه گره از كلافِ حادثه گشاید و آتشی در آخورِ جهان افكند.

>>>   محمدنعیم غیور
اینکه روسیه طالبان را برسمیت شناخته خیلی مهم نیست. جمهوریت را هم بیش از ۱۰۰ کشور برسمیت می‌شناخت چه شد؟ مهم برسمیت شناسی مردم افغانستان است که بدون مبالغه طال.. به مخالفت فیصدی بسیار بلند از مردم افغانستان مواجه هستند.
در ضمن روسیه خود متجاوز، جنگ طلب و از ناقضین درجه یک حقوق بشر است. با ناقضین افراطی حقوق بشر مخصوصا حقوق زنان کنار آمده و آنها را برسمیت شناخته . روسیه از 2003 و 2004 ظهور مجدد طالبان الی پیروزی دوم شان 2021 حامی آنها بوده و است. و یکجا با پاکستان، ایران، قسما چین و برخی اعراب از جنگ طال... حمایت کرده.
قرار داشتن افغانستان در بین رقابتهای خونبار قدرت‌های جهانی هر گز به سود کشور و از جمله گروه طال... نیست. افغانستان به اجماع ملی، منطقوی و بین المللی نیاز دارد. همین روسیه به سیاست خود در قبال افغانستان تحت حاکمیت طال... قطعا یکرنگ نخواهد بود.
در ضمن اصل مشروعیت داخلی است نه خارجی، طال... مشروعیت داخلی ندارند. مشروعیت و سیاست خارجی بر مبنای ستون‌های مشروعیت و سیاست داخلی قرار می‌گیرد.

>>>   Shah Mahmood Mahmood
واقعیت اینست هر آنکس که نان دهد فرمان دهد!
از زمان بقدرت رسیدن دوباره طالبان؛ امریکا تا بحال ملیاردها دالر به طالبان کمک کرده است؛ در حاليکه روسیه و چین در طول این چند سال حتی ۱۰ مليون دالر هم به طالبان کمک نکرده‌ اند.
حالا روسيه می‌خواهد که به مفت خود بالای طالبان سرمایگزاری کند اما طالبان یک گروه استخباراتی هستند که در دسترخان آی اس آی پاکستان پرورش یافته اند و به این سادگی ها هیچگاه بازی نمیخورند.
تا زمانیکه امریکا حکومت‌ طالبان را برسمیت نشناسد؛ طالبان کرسی نمایندگی سازمان ملل متحد را بدست آورده نتوانسته و مشروعیت بين المللی پيدا نمی‌کنند

>>>   Kabuli Azmari
تا وقت که یک شخصیت از نفرات حکومت جمهوریت سوخته و جهادی های مفسد در اطراف و دور مخالفین طالبان باشند هیچگاه غرب و حکومت های که انان را در خاک خود جای داده نه حمایه میکند و نه بالای شان حساب و کتاب انها انقدر احمق نیستن که سرمایه گزاری خویش را بالای زمین شوره زار کنند

>>>   Ahmad Zia Mohtasebzada
بیم از انست که این شروع رسمیت شناسی باشد وطبق تعامل صورت گرفته باشد تا غربی ها ودیگر کشور های منطقه به ان ادامه دهند امارت طالبان تعهد دارد اگر تخصص ندارد وبرنامه های شان تکتیکی است

>>>   Che Eara
روسیه تالبان را به رسمیت شناخت، ولی روسیاهی برای کسانی است که درمیدان سیاست هنوز خمیازه کشیده یگ قدم به پیش میره ده قدم دیگر عقبگرد داره

>>>   Nafisa Ghalib
کسانیکه امروز از به رسمیت شناختن طالبان از طرف روسیه خوشحال اند فردا ازکرده ی خود پشیمان می‌شوند همینکه در جنگ دوازده روزه از ایران حمایت می‌کردند دیدند که چی شد از زیرپلو ملی برآمد وزمانی هم میفهمند که ایران وطالب ازیک کاسه آب میخورند .

>>>   Aminullah Amin
دنیای سیاست در شرایط و احوال کنونی خیلی پیچیده و مغلق به نظر مییاید ، زمان نشان خواهد داد که کی دنبال چه است در نهایت پدیده ها ماهیت وجودی خود را به شکل غیر منتظره نشان خواهد داد .

>>>   Akifi Ahmad Khaibar
حالا ما، افغان‌هایی که در روسیه زندگی می‌کنیم، نمی‌دانم تکلیف ما چیست.
مطمئنم که مقامات این کشور هم اصل وضعیت را درک می‌کنند، اما شاید از جبر روزگار و آنچه به گفته روس‌ها در زمین جریان دارد، در به رسمیت‌شناختن حکومت جدید در افغانستان پیشقدم شدند. امیدوارم که بازنده اصلی این قمار نباشند و ضربه زیاد نبینند.

>>>   Noor Rahman Farameher
جهانیان کسانی یا گروه‌های را جدی می‌گیرند که دستِ کم یک وجب خاک یا جغرافیا داشته باشند نه آنانی را که تمام روز در فیسبوک و سایر شبکه‌های اجتماعی رجز خوانی می‌کنند و لاف‌ و بلف می‌گویند.

>>>   Sarwar Maihanmal
روسیه با مشوره ترمپ طالبان را به رسمیت شناخت .

>>>   محمد همایون ملک زاده
به نظر من به رسمیت شناختن ط از طرف روسیه ط را به شکست نزدیکتر ساخت .

>>>   Bezhan Bahman
هيچ كشورى در جهان وجود ندارد كه بخاطر مردم كشور ديگرى ريسك قبول كند.
براى غربى ها مهم نيست كه زنان در افغانستان تحصيل ميكنند يا خير.

>>>   عبدالمجید احمدی
ما از این خوشحال نیستیم که روسیه ما را به رسمیت شناخته است، این روسیه باید خوشحال باشد که ما با این کافر تعامل نیک داریم و به حیث یک کشور مستقل می شناسیمش.
>>>   کاظم همایون
تالبان، شناسایی روسیه و پایان بازی خاکستری
روسیه تالبان را به‌رسمیت شناخت؛ حرکتی که بسیاری آن را اشتباه استراتژیک می‌دانند، اما واقعیت این است که این اقدام بیشتر از آن‌که یک اشتباه باشد، یک شفاف‌سازی ژئوپولیتیک بود. تا کنون، هم قدرت‌های منطقه و هم غرب، بازی دوگانه‌ای را با تالبان پیش می‌بردند؛ تعامل بی‌نام، مذاکره بدون مشروعیت و کمک‌های پنهانی. این وضعیت خاکستری، بیشترین ضربه را به مردم کشور ما زد، چون هم جبهه‌ات مقاومت را تضعیف کرد و هم تالبان را جسورتر ساخت.
اکنون که روسیه رسماً موضع خود را اعلام کرده، صف‌ها واضح‌تر شده‌اند.تالب‌ها با چنین حمایتی نشان دادند که به اردوگاه شرقی (روسیه، چین، ایران) نزدیک‌تر هستند، نه به‌اصطلاح به ارزش‌های دموکراتیک و حقوق بشری. همین وضوح، می‌تواند غرب را به تجدید نظر در رویکرد منفعلانه‌اش وا دارد و جبهه‌های مخالف را تقویت کند.
بیایید واقع‌بین باشیم: کشورهای منطقه با تالبان نه به خاطر اعتماد، بلکه برای جلوگیری از جنگ در مرزها، حفظ منافع امنیتی و کاهش هزینه‌ها وارد تعامل شده‌اند. اما این به معنای مشروعیت نیست. مردم‌ما این گروه را نپذیرفته‌اند و هنوز هم هیچ سازوکار مشروعی پشت قدرت تالبان نیست.
اقدام روسیه شاید قمار باشد، اما ما را از تاریکی بیرون کرد. اکنون زمان تصمیم‌گیری برای ما و برای جهان فرارسیده: یا در کنار مردمی باشیم که برای عدالت‌اجتماعی، آزادی و آینده‌ای بهتر تلاش می‌کنند، یا تاریخ از ما به‌عنوان تماشاگران خاموشِ یک فاجعه یاد خواهد کرد.

>>>   رحمان مهاجر @ گروهای اپوزسیون افغانستان چه در داخل چه در خارج آیا شما تابحال برای آزادی سباط وحدت انسجام آبادی این وطن رنج کشیده کاری انجام داده اید

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
از نشر نظرات نفاق افکنی و توهین آمیز معذوریم
مطالب خود را برای نشر به ایمیل afghanpaper@gmail.com ارسال فرمایید.
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است