۱- بی تردید تا اینجا ایران شکست سخت اطلاعاتی خورد. به نظر می‌رسد غافلگیری شبیه حمله اوکراین بر پایگاه‌های نظامی روسیه بود. گفته شده دشمن از قبل پهبادها را در خاک ایران جابجا کرده بود و بیشتر از داخل عمل کرده است. ابعاد برنامه و اقدام‌ها در روزهای آینده مشخص خواهد شد.

۲- غرور یا بی احتیاطی آمیخته با فساد و ضعف اطلاعات عمیق سرداران و مسوولین ایرانی را بر ملا ساخت. در چنین شرایط حساس و داشتن چنین دشمن قسم خورده چطور ممکن است آنهمه مقام بلند پایه، عریان و بی‌مهابا در آغوش بلند منزل‌ها بخوابند!؟ این کشتار صبحگاهی که اکثرا باید در خواب صورت گرفته باشد نشان می دهد که مسوولان ایرانی هر گز تصور چنین اقدام از سوی دشمن را نداشته اند و در شناسایی عوامل دشمن نیز کاملا ناکام بوده اند. رخنه اطلاعاتی بار دیگر به صورت آشکار در جامعه اطلاعاتی ایران آشکار و بر آفتاب شد. نشان داد از این پس باید بیشتر مراقب بود و به اطراف به چشم باز‌تر نگاه کرد و به بسیاری از سنگریزه‌های اطراف با دقت و تردید بیشتر توجه داشت.

۳- تا اینجا دشمن درجه یک ایران برده است. شیرینی بدست آوردن اطلاعات هسته‌ای و جاسوسان دشمن اگر دقیق باشد، به کام اسماعیل خطیب رییس اطلاعات ایران تلخ شد. او قول داد اسناد را رسانه‌ای می کند اما معلوم نیست آقای خطیب با این رو دست خوردن از موساد و همکاران پنهانش در چه فکر است. آنچه مسلم است حال آقای خطیب نباید خوش باشد و باید فکر جدی‌تر کند که کشورش تا اکنون هزینه‌های بزرگ انسانی و حیثیتی پس داده است.

۴- رسانه‌هایی که مستقیم و غیر مستقیم معاش خور رقیب یا رقیبان ایران‌اند از هیچگونه تبلیغات و شماتت دریغ نمی کنند. فضای مجازی و رسانه‌ها پر است از تصویر و پیام‌های پشت در پشت نتان‌یاهو. از یک مصاحبه چندین کلیب درست می کنند و در فضای مجازی نشر می‌کنند. دیده شود که شادمانی نتان‌یاهو و امپراطوری رسانه‌ای او تا کجا دوام می آورد. در مقابل رسانه‌های ایران و حامیان لبریز از توجیه و رجز خوانی است و این هم بستگی به تحولات بعد دارد که آیا چنین رجز خوانی‌ها امکان عملی شدن پیدا می کند یا خیر؟!

۵- در سر سختی نتان‌یاهو و اینکه سخت‌ترین تصمیم‌ها را می گیرد نباید شک کرد. چنین آدم‌ها قمار بازان سیاست و نبرد هستند که تحولات جامعه و تغییر ساختارهای اجتماعی گاها با چنین تصمیم‌های قماری تغییر می کند. چنین آدم‌ها یک مشکل اساسی نیز دارند که گاهی بردهای زیاد، آنها را از باخت اساسی غافل می‌کنند.

۶- تمام ماجرا به چگونگی پاسخ ایران بستگی دارد. اگر ایران شکافهای آسمان دشمن که با پوشش آمریکا حمایت می شود را شناسایی کرده باشد کارش نباید سخت باشد. اصابت چند هدف به برج‌های پایتخت دشمن ورق را به نفع ایران بر می‌گرداند. ولو که حتی یک نفر کشته نشود. نبرد امروز نبرد تکنولوژی و دسترسی دشمن به دشمن است. اگر ایران نشان داد که به دشمن دسترسی دارد فضای تبلیغاتی را جبران و افکار عامه را دو باره کنترل می کند و اگر چنین نتوانست مجبور است به تصمیم‌های سخت در برابر فشار‌های سخت تن دهد.

هر چند ایران نیروهای بسیار قوی و درجه یک مانند حاجی زاده و باقری را از دست داده است اما نیروی انسانی قابل جبران است. آنچه جایگزین ندارد شکست میدان و تکنولوژی است که اقدام ایران در روزهای آینده ماجرا را روشن خواهد کرد.

عبدالله اکبری