ظهور قانون جنگل در سیاست های ترامپ
دشمنی با آمریکا خطر ناک و دوستی با آمریکا مرگبار است. ترامپ، نه یک جنگ‌طلب و نه یک صلح‌طلب مطلق است 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۵۴    ۱۴۰۴/۱/۱۹ کد خبر: 177047 منبع: پرینت

دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا بدون توجه به موقعیت وتوانای های کنونی کشورش، وجود جهان چند قطبی و حضور قدرت های بزرگ به مثابه بازیگران مهم جهانی دنیای نوین، از عینک های دوران پیروزی آمریکا در جنگ سرد که به لطف خیانت رهبران وقت کرملین، گورباچف و یلتسن اتفاق افتاد، نگاه نموده و ناقوس جنگ های چند منظوره را از کانادا گرفته تا پاناما، گرینلند، چین، ایران، روسیه، اوکراین، اروپا، یمن و غزه به صدا درآورده و تعرفه های سنگین تجاری را بالای بیش از ۱۸۰ کشور جهان وضع نمود که در واقع با همه ای این کشورها بدون توجه به تبعات سیاسی و اقتصادی آن، در حوزه اقتصاد و تجارت اعلام جنگ نمود و بستر ایجاد جبهات قوی علیه آمریکا را شکل داد.

به گفته کارشناسان، وضع تعرفه ها برکالاهای وارداتی در آمریکا، بمب اتمی بود که بالای اقتصاد جهان فرو افتاد. باید گفت که تاثیرات این بمب چنان شدید بود که فقط در بیست دقیقه اول حدود دو تریلیون دلار به بازار بورس آمریکا ضربه وارد کرد و افت قابل ملاحظه را در بازار بورس جهانی وارد نمود. او زمین لرزه شدیدی را در اقتصاد جهان بوجود آورده است. قربانی این سیاست، نزدیک ترین متحدین آمریکا بویژه ۲۷ کشور اروپایی می باشند.

ترامپ بطرز آشکار و بطور بیرحمانه نبرد خود را علیه سیستم مهاجرت، موسسات آموزشی، دانشگاهی و بنیاد های دموکراتیک در آمریکا آغاز نموده است.
رفتار اخیر ترامپ در قبال قوانین بین‌المللی و روابط با کشورهایی مانند پاناما و کانادا را می‌توان در چارچوب سیاست «اول آمریکا» تحلیل کرد. این سیاست بر پایه ملی‌گرایی اقتصادی، کاهش وابستگی به نهادهای بین‌المللی، و اعمال فشار بر متحدان سنتی آمریکا برای کسب امتیازات بیشتر قرار دارد.
ترامپ بدون توجه به قوانین بین المللی چندین بار اظهار داشته است که غزه، گرینلند، کانادا و کانال پاناما باید به ملکیت آمریکا درآیند.

سیاست های ترامپ، غرب را به دو قطب سیاسی مبدل ساخته است، تا آنجا که حتی زلنسکی رییس جمهور درمانده اوکراین با تکیه بر اتحادیه اروپا از پرداخت حراج و تسلیمی منابع معدنی اوکراین به آمریکا و خواسته های بلند پروازانه اخیر ترامپ سرباز میزند.
به باور آگاهان، چنین رویکرد ها و افزایش تنش‌ها با متحدان سنتی می‌تواند روابط آمریکا را با کشورهای جهان تضعیف کند و باعث همگرایی آن‌ها با سایر قدرت‌ها مانند چین، روسیه و اتحادیه اروپا شده، دایره ای انزوای سیاسی آمریکا را گسترش داده و کاهش اعتبار آمریکا در مجامع بین‌المللی را توسعه دهد.
چنین مواضعی به تضعیف اعتماد جهانی به ایالات متحده، گویا به عنوان یک بازیگر پایبند به قوانین بین‌المللی منجر خواهد شد.
این رفتار همچنان به تشدید فضای داخلی آمریکا منتج شده و چنین شیوه می‌تواند موجب نگرانی سرمایه‌گذاران و متحدان آمریکا شود.
ترامپ با اتخاذ چنین رویکردها، در تلاش است تا تصویر یک رهبر قدرتمند و غیرقابل‌پیش‌بینی را ترسیم کند. با این حال، تداوم این سیاست‌ها می‌تواند هزینه‌های اقتصادی و دیپلماتیک سنگینی برای آمریکا به همراه داشته باشد.

دیپلماسی ترامپ در آیینه تمام نمای جهان؛
بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری‌های دونالد ترامپ یکی از ویژگی‌های برجسته او است.
این بی‌ثباتی ناشی از چند عامل است:
سبک مدیریت غیرسنتی: ترامپ برخلاف سیاستمداران سنتی، بیشتر بر مبنای غرایز شخصی و تاکتیک‌های غیرقابل پیش‌بینی عمل می‌نماید. او تصمیمات مهم را گاهی بر اساس احساسات لحظه‌ای، رسانه‌های خبری یا شبکه‌ های اجتماعی اتخاذ مینماید.

فشار برای معامله‌گری:
ترامپ خود را یک تاجر می‌داند و سیاست خارجی‌اش را نیز مانند یک معامله تجاری پیش می‌برد. او معمولاً ابتدا با تهدید و فشار وارد مذاکره می‌گردد سپس در صورت دستیابی به امتیازاتی، موضع خود را نرم‌تر می نماید. برای مثال، در قبال کره شمالی، ابتدا تهدید به "آتش و خشم" کرد، اما بعداً با کیم جونگ اون دیدار کرد و از او تمجید کرد.

تناقض در اولویت‌ها:
او گاهی به دنبال بهبود روابط با کشورهایی مثل روسیه و چین بوده، اما همزمان به دلایل داخلی یا تحت تأثیر فشارهای سیاسی، علیه همان کشورها تحریم وضع نموده و این تضادها باعث شد که سیاست خارجی آمریکا در دوره او غیرقابل پیش‌بینی شود.

استفاده از تهدید به عنوان ابزار فشار:
او تحریم، تهدید نظامی و جنگ تجاری را به‌عنوان ابزار فشار برای کسب امتیاز به کار می‌برد. برای مثال، در مورد ایران ابتدا تهدید به جنگ کرد، سپس پیشنهاد مذاکره داد، بعد تحریم‌ها را تشدید کرد و مجدداً از مذاکره صحبت کرد.
در مجموع، این رفتارهای متناقض باعث شد که هم متحدان آمریکا و هم رقبای آن، سیاست‌های واشنگتن را غیرقابل پیش‌بینی بدانند و اعتماد به تصمیمات کاخ سفید کاهش یابد.

برای درک اهداف استراتژیک یا منطق پشت اقدامات ترامپ، نظرات آگاهان امور متفاوت است، اما به نظر می‌رسد دو دیدگاه اصلی وجود دارد:
۱-بسیاری از کارشناسان، پس از تلاش برای درک دولت جدید آمریکا، به این نتیجه رسیده‌اند که ترامپ نیرویی از آشوب است به گونه‌ای که ذهن او فراتر (یا پایین‌تر) از درک انسان است. برای مثال، جاسمین ال-جمال، تحلیلگر سیاست خاورمیانه به الجزیره گفت: «تلاش برای روان‌کاوی دونالد ترامپ تمرینی بی‌فایده است. هیچکس نمی‌داند در سر ترامپ چه می‌گذرد.»
به طور مشابه، برای دیپلمات و سیاستمدار جان بولتون، رییس‌جمهور آمریکا بسیار ناپایدار است، تقریباً مانند یک کودک بزرگ. در یک مصاحبه، بولتون اظهار کردکه رهبر جمهوری‌خواه «هیچ فلسفه‌ای» ندارد و «هیچ استراتژی کلی».
«هیچکس (حتی خود دونالد ترامپ) نمی‌داند که او چه خواهد کرد، زیرا این مساله بستگی به احساس او در ادامه امروز، یا فردا، یا پس‌فردا دارد.»
او اضافه کرد که تمام صحبت‌ها درباره تبدیل کانادا به «۵۱مین ایالت» آمریکا، از نظر او تنها روشی برای «مزاحمت» به نخست وزیر کانادا، جاستین ترودو، است، زیرا ترامپ او را دوست ندارد.

۲-اما برخی دیگر از تحلیلگران باور دارند که ترامپ در واقع یک بازیگر منطقی است. برای مثال، زکری بی. وولف، خبرنگار CNN، اقدامات ترامپ را در پرتو به اصطلاح «نظریه دیوانه‌وار» می‌بیند؛ اصطلاحی که گفته می‌شود توسط رییس‌جمهور سابق آمریکا، جان نیکسون، ابداع شده است. دانیل دبلیو. درزنر، پروفسور سیاست بین‌الملل در دانشگاه تافس، نیز پیشنهاد می‌کند که ترامپ از عدم پیش‌بینی‌پذیری خود به عنوان یک دارایی بهره می‌برد. به گفته او:
«نظریه دیوانه‌وار بیان می‌کند که رهبری که طوری رفتار می‌کند انگار می‌تواند تقریباً هر کاری انجام دهد، شانس بهتری برای متقاعد کردن سایر بازیگران جهانی جهت ارائه امتیازاتی که در غیر این صورت ارایه نمی‌دادند، دارد.»

به باور آگاهان، ترامپ، نه یک جنگ‌طلب و نه یک صلح‌طلب مطلق است و تحلیلگرانی که ترامپ را ضامن صلح و ثبات می‌دانند در اشتباه هستند.
اما در واقع ترامپ با کاربرد این دیپلماسی، توانست تا رخسار صیقل یافته تاریخی آمریکا را بزداید و صورت واقعی آنرا که با دیپلماسی ظریف پوشیش یافته بود، به جهانیان هویدا سازد.
وضعیت کنونی، مصداق سخنان معروف کیسینجر را بازتاب میدهد که گفته بود: دشمنی با آمریکا خطر ناک و دوستی با آمریکا مرگبار است.

با احترام
عارف عرفان
لندن، اپریل ۲۰۲۵


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
قانون جنگل
سیاست ترامپ
نظرات بینندگان:

>>>   چهار سال دوره حماقت در امریکا معادلات موجود حیات سیاسی و اجتماعی ملت ها را به هم میزند و در نهایت قوی ها میمانند و ضعیف ها میمیرند و آمریکا دروان سقوط آزاد را شروع خواهد کرد.

>>>   Mohammad Saber Mohsen
درود ها بشما جناب عرفان عالي قدر !
تحليل شما از آقاي ترامپ كاملا" مصداق است ، آقاي ترامپ در تخيلات خود خويش را يك فاتح دانا و هوشيار مبداند در حاليكه جهان ترساني براي ترامپ جندان زيب ندارد.
ترامپ فكر ميكند كه بر جهان و خصوصا" كشور هاي پرقدرت و توانا دندان تيز به نمايش بگذارد تا اگر حراس افگني كرده باشد ، مگر هنگاميكه در صحنه سياست و پاليسي خويش گام ميگذارد ميبازد وسياست را كنار گذاشته پاليسي هاي تجارتي را پيشكش ميكند و خنده دار است .
ترامپ يك معامله گر تجاري است ، و چنگال اندازي موصوف به كشور هاي توانمند جهان او را خورد ميسازد ، مثلا" ادعاي تصرف گروندلاند ، كانادا ، پانامه و اوكراين و غيره وغيره اورا كوچك جلوه ميدهد ، تحريم هاي بي باكانه اجرا مينمايد كه عاقبت ندارد .
درود مجدد بشما جناب عرفان عاليقدر موفق باشيد دوست عاليقدر .

>>>   Darab Mirzad
رفیق عرفان گرامی!
یک عرف بود میگفتند نوکرنو آهورامیگیرد بدو وحالا ترامپ درخوابهای قبل زمان انتخابات هرچه که گفته بود ویا پتکه کرده بود وبعد تکیه درکرسی ریاست نشخوارمیکند ولی نمیداند که تمام کشورهای جهان امروز اکتیف شده اند همه ازخواب غفلت بیدارشده وقطبهای مختلف ایجادشده پیامنهای جدید روی کاراست فکرمیکند امریکای سال ۱۹۹۲ است خیال است وجنون شماسلامت باشید قلمتان پررنگ ورساباد

>>>   Ghulam Fazele
توضیح عالی
لیکن برداشت من اینست که اغای ترامپ ما نند سردمدار سابق ازاستقرار فکری لازم بی بهره است وبالای هیچ عملکرد ونظرات اش حاکمیت ندارد

>>>   Majid Solkhua
تحلیل بسیار عالی رفیق عرفان عزیز ،ما خوب می‌دانیم از دورهٔ اول ریاست جمهوری اش که یک انسان ویا رئیس جمهور غیر قابل انتظار بود، صبح یک چیز میگفت، شب چیزی دگری فقط دیوانه وار حرکت می‌کرد، ترامپ همان ترامپ است تغیر نکرده.

>>>   اکرامی فندقستانی
جناب عرفان صاحب بزرگوار باتوجه فرمایش های عالی که داشتید به باور من نیز، ترامپ قوانین بین‌المللی را نادیده می‌گیرد و آمریکا را از چهره‌ی دیپلماتیک سنتی‌اش خارج کرده است. اما در عین حال، این سیاست‌ها هزینه‌های سنگینی برای واشنگتن به همراه داشته و حتی ممکن است باعث تضعیف قدرت جهانی آن در درازمدت شود.

>>>   Mohyeddin Dastgir
درود برشما رفيق عرفان عزيز ، تحليل شما از يك رئيس جمهور دَم دَمى مزاج قصرسفيد آقاى ترامپ كه قطعاً استقرار واستقلال فكرى ندارد دقيق وعالى است . به قول شاعر :
هركس كه در اين جهان صاحب پول است
حرفِ غلط اش بجاومعقول است
بى پول اگر كلام حكمت گويد
گويند كه ديوانه نامعقول است
وگرنه اين دوكاندار بين المللى نه شايستگى رياست جمهورى قصر سفيد را دارد ، نه به سياست مى فهمد ، نه به ارزش هاى عالى انسانى باورمند است ، نه به صلح و امنيت خلق هاى جهان پابند است و........... امثال آن مانند پير فرسوده جنگ افروز قبلى قصر سفيد بايدن روانى . هركدام اينهارا كه ببينيد ذات وبنياد اينها براى تبهكارى و جنگ ويرانى ساخته شده است از همين لحاظ است كه جهان در وحشت كامل بسر مى برد از افغانستان طالبانى تا ديگر نقاط جهان .

>>>   Mohyeddin Dastgir
سقوط ۲ تریلیون دلاری بازار آمریکا در ۲۰ دقیقه
اعلام تعرفه‌های جدید ترامپ روی بیش
از ۱۸۰ کشور باعث شد شاخص S&P 500 در کمتر از ۲۰ دقیقه، ۲ تریلیون دلار از ارزش خودش را از دست بدهد!
از ساعت ۴:۲۵ تا ۴:۴۲ عصر (به وقت شرقی) در هر دقیقه این شاخص حدود ۱۲۵ میلیارد دلار سقوط کرد
وال استریت ژورنال : اپل و انویدیا بیش از ١٠٠ میلیارد دلار از ارزش بازار خود را به دلیل تعرفه ها از دست دادند.

>>>   Hashem Faqiri
هرکه در مورد ترامپ حرفی دارد و به نظر من که کوچک همه‌گی ام، او مریضی خودشیفتگی و خود بزرگ‌نمایی دارد. تصور او بر این است که توانایی‌های وی بالاتر از همه است و آن‌چه در ذهن دارد، در صورت عملی‌شدن دنیا را دگرگون و امریکا را بزرگ می‌کند.

>>>   Taza Saleh
دقیق ، رفیق عرفان گرامی ! هیچ وقت جبهه غربی ها طی دو قرن اخیر به این حد پاشیده و نا متحد نه شده بود ، وضعیت کنونی آمریکا به مقدمه طوفان فروپاشی میماند ، همین رویه زورگویانه آمریکا ممکن زمینه سار آخرین شانس بقا در مسند ابرقدرتی اش باشد ، فکر کنم ترامپ نقش گورباچوف را در فروپاشی دیوار های کهن و پوسیده غرب بازی میکند .
>>>   Sayed Auoubi
من از دیر زمانی است که ارزو دارم و زنده باشم تا ببینم امریکا تبدیل به ۵۰کشور شود تا دلم ارام بگیرد و با دل ارام از دنیا برم بهر صورت معزرت

>>>   Mohammad Hashim Haidary
تحلیل وارزیابی شما در مورد دیپلوماسی‌زیزاک، مجهول، ناشناخته
وغیر عملی آقای ترامپ وتیم کاری شان درمورد سیاست خارجی آمریکا یک واقعیت عینی است.
به باور آگاهان بار کج به منزل نخواهد رسد.
سعادت وسلامت بدنی نصیب شما

>>>   Abdul Nnasir Harakat
عرفان صیب عزيز تحلیل عالی و برداشتهای عميق از جريان سیاست جاری ترامپ افاده و تحرير کرده اید از جمله 20 پروند طیارات جنګی B2 میلیاردها دالر مصرف خوردګی اش 5 الی 7 بال انرا به جزیره ديګو ګارسیا بحر هند همين حاله ماموريت های سنګين علیه حوسی های یمڼ در جریان است و ثنا مرکز یمن را شديدا زير بمباردمان قرار دارد در واقیعیت امر ترامپ یک شخص تجار و بزنيس مين است نی یک سیاستمدار ولی طبق پالیشی ماشین جنګی امریکا و کواردينيشن های سی ای ای چنین استباط بر میاید که امریکا در خاور میانه به ز منوط ساختن منابع این خطه به امريکا دیګر مطلب و مقصد عالمبرداری نی دارد و نی در ګذشته سیاستهای مدافع حقوق بشر و بشردوستانه در قبال جهان سوم داشت و ندارد به ابراز چنين موضعګيری این اقا در قبال متحدينش عنقريب سلک ناټو دقیقن به لغزش درامده و این بافت خواهد شورید امريکا و ټرامپ اساسن علیه ايران از تهديد نظامي استفاده نخواه کرد از همان پالیسی های سابق تحريم ها استفاده جدی کار ميګرد راجع به اوضاع پاکستان که اين جانب از نزديک زیری تحلیل و بررسي ميګریم چنين نتایجش برمياید که امريکا در این خطه عمل یک تير و دو پختک را روی کار دارد بنابر اتکای پالیسی ګلوبالیزم ایران را این بار از طریق ظهور دو پاینټ از درون فرټپاشد یکی ساخت یک دولت مستقل بلوچها و تاسیسات نظامی قوی در این نقطه یکی اعزام ګروه های جنګی بلچها به سیستان ایران و دچار ساختن ایران به جنګهای داخلی زیرا قسمت بلوچهایکه از پاکستان جدا میشه یک ونیم برابر ان از ایران جدا خواهد کرد و ضمنن از جانب دیګر جلو ګرفتن پشرفتهای تجاری چین است و هکذا از مسیر سوریه بربنیه و اتکا بر جنبش نام نهاد تحرير شام شخص جولان را بر بنیاد این خواسته های امريکا که یک جبهه دیګری علیه ایران در کردستان شوریه زیری دشت قرار خواهد داد او از این مسیر هم ایران را در دو جبهه جنګهای داخلی سردچار سازد و ایران را قرار قرار تضعيف و متلاشی خواهد کرد که این تسلسل جنګها شاید زمانګیر باشد و ضمڼا ایران را از پشتیبانی حزب الله ابنان و انصارالله و حوسی های یمن دست بردار نماید و در ضمن دست تجاری چين قطع خواهد شد و موقیعيت اشتراتيژيک نوار غزه و ګوادر بلوچيستان را قبض خواهد کرد و هم بالای منابع این دو دولت نوزاد بلوچیستان و کردستان را اذهان خود کند و اين اشتراتیژی و جنګها برای قوتهای منظم مثل ایران مزمهیل کننده است در ضمن مناطق نفت خیز کردستان عراق و ترکیه را تصاحب خواهد کرد و ترکیه هم مزه تجزیه را خواهد چشید در کل سياست امريکا متکي بر فشردن اقتصاد جهان سوم است۔از تحلیل تان جهان سپاس

>>>   از نویسنده و نظر دهنده ها قندولکم این نویشتن این نظر دادن مثل این میماند که باد معده بیرون شود بعد چهار زانو نشستن کنی در آن وقت که آمریکا افغانستان را اشغال کرده بود شما باید بین خود ملت افغانستان جور میامدی که نیا آمدی حال آمریکا بد بتر قضاوت کرده روان است آن وقت که در افغانستان آمریکا بود که ارباب ارباب گفته روان بودین آن وقت برای چاپلوسان نوکران وطن فروشان جزیره رویا بود ترامپ بابا نوبل بود شما هم چقدر مفت به خوردن و چاپلوس عادت کرده بودین....


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است