چالش های اساسی برابر شکل گیری محور آسیایی
امریکا با یک ایتلاف ناخواسته موسوم به محور شرق مواجه است که به شدت تلاش می کند تا جایگزینی برای آینده نظم بین الملل باشد 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۰۶    ۱۴۰۴/۱/۴ کد خبر: 176978 منبع: پرینت

در شرایطی که تلاش برای تغییر ماهیت نظام بین الملل، به یکی از دستور کار های قدرت های بزرگ در عرصه رقابت های جهانی، مبدل شده است، امریکا با یک ایتلاف ناخواسته موسوم به محور شرق مواجه است که به شدت تلاش می کند تا جایگزینی برای آینده نظم بین الملل باشد. محور آسیایی اساسا به ایتلافی میان روسیه، ایران، چین و تا حدی کوریای شمالی، اطلاق می شود که در برابر سیاست های امریکا، قرار دارند و مقابله با این سیاست ها و امریکای زدایی را در دستور کار خویش قرار داده اند.

این محور از ظرفیت خوب نظامی، اقتصادی، سیاسی برخورد دار است و جغرافیا و ژیوپولیتیک وسیعی را در اختیار دارد. مجهز با تسلیحات هسته ای، قدرت اقتصادی قابل توجه و جایگزین احتمالی برای آینده نظم بین الملل است. از این میان چین و روسیه دو قدرت نظامی و اقتصادی ای هستند که همزمان عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند و در برابر سیاست های امریکا، از قدرت وتو کار می گیرند. من در این نوشته به ده چالش اساسی در برابر کارایی بهتر و بیشتر این محور اشاراتی خواهم داشت که احتمالا اگر به این چالش ها رسیدگی نشود، ممکن این محور از هم بپاشد و در شکل دهی یک نظم پسا گذار، ناکام شود.

1- این محور فاقد یک اتحاد راهبردی است. یعنی اتحاد واقعی فکری و عملکردی در این محور، هنوز هم شکل نگرفته است. در عوض تمرکز اصلی آن، بر تقویت ایتلاف موقتی ای است که تنها مقابله با امریکا و سیاست هایش، باعث شکل گیری آن شده است. انتخابی از روی مجبوریت که یکی از نکات کلیدی در تشخیص ضعف های آن، محسوب می شود؛

2- تشکیل ایتلاف موقتی در این محور، صرفا به منظور مقابله با سیاست های امریکا و روند امریکایی زدایی است. در واقع، شکل گیری این ایتلاف بر مبنای واکنش ها بوده، تا یک رویکرد کنشی. همزمان با آن، این ایتلاف، ممکن در فردای مرحله پسا رقابت با امریکا، از هم بپاشد و یک نظم پسا قطبی را پدید آورد که جای واقعی اتحاد در آن به وضوح قابل مشاهده خواهد بود؛

3- این ایتلاف که در قالب یک محور شکل گرفته، تا هنوز کدام ایدیولوژی بدیل برای جایگزینی امریکا، ارایه نکرده است. یعنی در پس فردای فروپاشی نظم امریکایی، بدیل آن در میدان عملا وجود نخواهد داشت و دنیای پسا قطبی در یک حالت سرگردانی هویتی، قرار خواهد داشت؛

4- اعضای این محور هر کدام با محدودیت های نظامی، اقتصادی و سیاسی ای، مواجه اند که دیگران از آن سود می برند. این محدودیت ها در شرایط فعلی بین المللی که جهان در آستانه گذار از یک نظم یک قطبی چند قطبی به سوی یک نظم پسا قطبی می باشند، دشواری های را برای جایگزینی نظم امریکایی برای این محور خلق می کند؛

5- این محور نه حاضر است متقبل هزینه برای پسا نظم امریکایی در جهان باشد و نه هم چنین آمادگی ای را برای آن دارند. جالب اینکه این نظم می خواهد تحول را در سایه ارزش های امریکایی، داد وستد آزاد را در سایه تجارت جهانی مبتنی بر ارزش های لیبرال غربی، تجربه کند و به توسعه و قدرتمندی سیاسی برسد؛ در حالیکه فلسفه و ماهیت عملکرد واکنشی آن، مقابله با این ارزش های غربی به رهبری امریکا است؛

6- این محور نگاۀ بد بینانه به دنیای پسا نظم امریکایی دارد. ترس دارد و واهمه ناشی از فقدان یک امریکای مقتدر را همواره به عنوان عامل کلیدی عدم تلاش کافی برای تحول کیفی در ماهیت نظام بین الملل، می توان در عملکرد ها و نگاه هایش، به وضوح مشاهده کرد. یعنی کابوس ترسناک یک دنیای پسا نظم امریکا، مانع عمده در برابر شکل گیری یک اتحاد استراتیژیک میان اعضای این محور بوده است. از این رو تلاش جدی برای جایگزینی مطلق نظم فعلی امریکایی، هنوز هم در سیاست های این محور به روشنی دیده می شود؛

7- در این محور، هیچ یک از اعضا حاضر نیست قبول مسوولیت کند. همه در تلاش اند تا خود را همزمان با منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی شان، حفظ کنند. جالب اینکه اعضای این محور، این کار را تنها در پناه نظم لیبرال امریکایی، ممکن و میسر می دانند؛

8- این محور، تا هنوز نتوانسته یک شناسه هویتی همانند ارزش های غربی همانند دموکراسی، بازار آزاد، حمایت از متحدان و تشکیل ناتو، از خود داشته باشد. تنها مشخصه این محور، اقتدار گرایی دولتی است که به تحکیم قدرت برای رهبران فعلی این کشور ها، کمک می کند؛

9- این محور در یک ناهماهنگی عملکردی و فکری، برای باز تعریف نظم بین الملل پسا نظم امریکایی و در جهت های متضاد، تلاش دارد. هیچگونه واکنش هماهنگ و منسجمی که بتواند قطب متحد ناشی از شکل گیری این محور را نشان دهد، به وضاحت دیده نمی شود. پس به این حساب، ممکن دقیق باشد که بگوییم که چالش ها در عملکرد و سیاست های این محور، مانع شکل گیری یک اتحاد واقعی استراتیژیک برای امریکایی زدایی و ارایه بدیل برای آن شده است؛

10- این محور نتوانسته اختلاف روی جغرافیا، ژیوپولیتیک رقابت با غرب و امریکا، منابع طبیعی و مسیر راهبردی را برای سیطره جهانی اش، در یک مسیر همگرایی و تفاهم قرار دهد. در ضمن، نا همگونی رژیم های سیاسی مستقر در این کشور ها، برداشت از سیاست های امروز جهان و نگاۀ فرصت طلبانه به واقعیت های بین المللی، عرصه تقابل حتمی میان اعضای این محور خواهد بود.

بنابراین، محور شرق با چالش های جدی عملکردی، سیاسی و فکری در مواجهه با نظم امریکایی مواجه است. به خصوص در شرایطی که امریکا در تلاش است تا با ایجاد شکاف در این محور از شکل گیری یک اتحاد واقعی و راهبردی میان اعضای آن که می توانند رقیب بالقوه برای امریکا باشند جلوگیری کند، وجود این چالش ها می تواند یک ضعف عملکردی و ساختاری در عرصه رقابت های جهانی برای این محور مطرح باشد. در ضمن، وابستگی متقابل امنیتی، سیاسی و اقتصادی، از دیگر عوامل ناتوانی و وجود چالش های این محور در برابر نظم امریکایی است که گذار به نظم پسا قطبی را یک مقدار دشوار می سازد.

عبدالناصر نورزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
محور آسیایی
ترامپ آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   اتحاد مثلث آلمان، اتریش و عثمانی در جنگ جهانی اول و دولت های محور آلمان، ایتالیا و ژاپن در دسترسی منابع مثل انرژی مشکل داشتند ولی امروز دولت های مستقل از غرب هیچ مشکلی در دسترسی به نفت و انرژی ندارند.

>>>   هر نظم بین المللی جدید بهتر از نظم بین المللی ....امریکایی است که پس از ختم جنگ دوم جهانی (در 1945) تا حالا دنیا را با ظلم و زور غارت کرده.
صرف کافیست به وحشیگری رژیم .....امریکا در غزه نگاه کنیم. کدام ....در موقع آتش بس _صدهها مسلمان با زبان روزه را سلاخی و قتل عام می کند؟ امریکای لیبرال دموکراسی!! و .....اسرائیل جلاد.
خر و گاو داخل طویله هم فهمیدند که چرندیاتی که در دانشگاهها در کله یک مشت ساده لوح درباره حقوق بشر و دموکراسی تدریس می کنند صرف برای شستشوی مغزی و خر و خام کردن افراد است. واقعیت بم های چند تنی است که بالای سر زنان و اطفال مسلمین انداختند و 80 هزار مسلمان را قتل عام کردند.کردند یا نکردند؟
اسرائیل به اندازه 2 بم اتمی هیروشیما بالای غزه بم ریخته و غزه را با خاک یکسان کرده. آیا با دیدن غزه باز هم گاوی در بین مسلمین هست که چرندیات غرب ....و ....را باور کند؟ .....غرب ....و .....در تاریخ نظیر ندارد.

>>>   نیمی از جمعیت جهان و یک سوم کشورهای سازمان ملل تحت تحریم های آمریکا قرار دارند ولی دشمنان آمریکا با هم اتحاد ندارند چون از نظامی اقتصادی و رسانه ای تحت تاثیر آمریکا قرار دارند
اقیانوس های آزاد توسط نیروی دریایی آمریکا کنترل می شود. نیروی دریایی آمریکا در تجارت آزاد از راه دریا مداخله می کند و کشتی های تجاری را تهدید می کند.
آمریکا کنترل بیشتر سیستم مالی دنیا را در دست دارد و بانک مرکزی آمریکا تبادلات مالی که مورد تایید سیاست های آمریکا نباشد را تحریم می کند.
افکار عمومی کشورها و شبکه های اجتماعی تحت تسلط و دستکاری آمریکا قرار دارند و هر کس بخواهد خلاف منافع آمریکا حرفی بزند یا تصمیمی بگیرد مورد حمله لفظی هوچی گران قرار می گیرد و انگشت نما می شود.
بنابراین دشمنان آمریکا باید بتوانند ارتش آمریکا، بانک مرکزی آمریکا و رسانه های اجتماعی آمریکا را خنثی و بی اثر کنند.

ایمیل:
لطفا فارسی تایپ کنید. نوشتن آدرس ایمیل الزامی نیست
میتوانید نام و محل سکونت خود را همراه نظرتان برای چاپ ارسال نمایید
پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است